از 6 سالگي تاچارخونه
اردلان شجاع کاوه بازيگر مجموعه هاي هفتگي تلويزيون با اولين حضور در مجموعه طنز شبانه موفق به جذب مخاطب شد.شجاع کاوه برخلاف ديگر بازيگران مجموعه هاي طنز شبانه نوع ديگري از بازي در تلويزيون را در چارخونه ارائه داد.با او درباره کارنامه کاري و سريال در حال پخش «چارخونه» گفت و گو کرديم.
- مي خواهيد گفت وگويمان را با يک معرفي کوتاه شروع کنيم؟
بله، من تئاتر را از شش سالگي شروع کردم. در واقع 15 سال قبل از شروع فيلم بايکوت من کار آماتوري مي کردم. بايکوت را بعد از سه مرحله امتحان عملي شروع کردم و بعد از آن سه فيلم در حوزه هنري کار کردم؛ بايکوت، هراس و گذرگاه. تا الان حدود بيست سال است که خدمت مي کنم و در 56 کار در رل هاي اصلي بازي کردم. بازي در تلويزيون را من با سريال هشت بهشت شروع کردم.
- شما در کارهاي قبلي تان معمولاً نقش هاي جدي را بازي مي کرديد، چطور شد که بازي در يک مجموعه طنز نود قسمتي را پذيرفتيد؟
من دو اصل را پذيرفتم؛ يکي گسترش مخاطب و ديگري هم شيريني انتقاد از طريق طنز. در مباني تراژدي در واقع آمده که شما با اشتباه قهرمان دچار آرامش مي شويد و تسکين پيدا مي کنيد. در کمدي اين اشتباه اين قدر سهمگين نيست. در تراژدي معمولاً بزرگان دچار اشتباه مي شوند اما در کمدي مردم عادي اشتباه مي کنند و اين خيلي کمک مي کند. به دليل مردمي بودن کار کمدي از قديم الايام تا الان ما مي توانيم راحت تر مخاطبانمان را انتخاب کنيم و پاي اجرا نگه داريم. من هميشه براي مخاطب احترام قائل بودم، اين اصل در درجه اول برايم مهم بود و دوم از لحاظ تکنيک کار. من بسيار دوست داشتم کار کمدي انجام بدهم. تکنيک که عرض مي کنم بخشي اش از خلاقيت در لحظه و کاربرد کلمات است که بازيگراني که کار روزپخش دارند و در واقع به سرعت آنتن نياز دارند و صاحب اين تکنيک هستند، اين مهارت فيزيکي را دارند اما بخشي هم بايد اضافه شود که مهارت انديشه يي است، چرا، چگونه و چه وقت از گويش کلام براي رساندن پيام متن بايد استفاده کرد در واقع بخش دوم به بداهه برمي گردد. بداهه عبارت است از عملي بودن کار قبلي که با انگيزه يا انگيزش آني در لحظه انتخاب مي شود براي پيشبرد رويداد. در واقع رويداد يا اتفاق بايد ارجح قرار گيرد. ما بايد فکر کنيم در هر سکانس يا پلاني چه فکري، چه پيامي مستتر است و بعد آن را بيان کنيم. اين در بازيگري خيلي مهم است و آرزوي هر بازيگري است که بتواند از اين تکنيک يعني دخل و تصرف در کلمات و بداهه گويي درست و بجا استفاده کند. البته اين بداهه گويي در يک جو خلاق، يعني يک محيط آرام، آزاد و عاري از فشار و خب با توجه به سرعت پخش بخشي از جو خلاق بايد به تلاش يا تجربه بچه ها سپرده شود که خوشبختانه گروهي که داريم کار مي کنيم صاحب اين تجربه هستند. اما اينها را من عرض کردم براي اينکه بگويم اگر بر مبناي مسائل تجربي و علمي بخواهيم نگاه کنيم، کار طنز، کار سختي است و بايد تلاش مضاعف کرد. به نظر من کار کمدي به دليل طيف وسيع مخاطبانش بسيار ارزشمند است.
از تجربه کار کردن با سروش صحت کارگردان بگوييد.
من سروش خان را خيلي دوست دارم به لحاظ سني خب من بزرگ تر از سروشم ولي به لحاظ تجربه کاري و حضور حرفه يي اش برايش احترام قائلم، فوق العاده روابط عمومي اش خوب است، فوق العاده باهوش است. يک کارگردان وقتي بتواند بنويسد، وقتي بتواند بازي بکند، گام هاي موفقيت را طي مي کند.
مجموعه تلويزيوني چارخونه قرار است که مجموعه طنزي در نقد رفتارهاي اجتماعي باشد و شخصيت هايش نمونه شخصيت هايي باشند که در جامعه ما وجود دارد، با توجه به اين مساله در مورد ويژگي هاي اجتماعي و روانشناختي نقش فرزاد صحبت کنيد.
ببينيد فرزاد يکي از جوان هاي امروز جامعه ايران است و من جوان هاي ايراني را مهربان مي بينم. فرزاد به لحاظ نمودار و شخصيت روانشناسي، نمونه يي که من قبل از کار کردن با آقاي سروش صحت صحبت کردم و نمودارش را پيدا کردم اولين ارجحيتي که دارد شخصيت نمايشي اش است. شخصيت نمايشي اولاً دوست دارد جلب نظر بکند. ببينيد مدام گل مي گيرد، وقتي وارد خانه مي شود مدام تعريف مي کند. حين اين تعريف کردن، در ديگران ايجاد ملاطفت و مهرباني مي کند و نظر ديگران را به خود جلب مي کند. در نتيجه همسري که با اين آدم زندگي مي کند نبايد حسادت بکند يعني اگر در جمعي مي بينيد با دو خانم دارد صحبت مي کند، با خواهرش يا مادرش صحبت مي کند حمل بر اين نيست که بخواهد کاري کند که پرستو ديده نشود. او دوست دارد موقعيتش را حفظ کند. در کنار اين شخصيت، يک وجه ديگري به نام شخصيت مراقب دارد، نسبت به جزئيات بسيار حساس است، خيلي وظيفه شناس است. وقتي مي رود در محيط اداري با دقت پرونده ها را نگاه مي کند، واقعاً دوست دارد مراتب عالي اداري را طي کند. در کمدي ما يک دفعه اين کار را مي کنيم، حالا فاصله يي را مي گذاريم، کسي سفارشش را مي کند و اين مي شود مدير اداره و مي آيد محيط اداره را مديريت مي کند، مديريتي که در واقع در قالب روابط او با منصور در يک فضاي فانتزي مي بينيم. يعني يک کنتراست، يک پارادوکس، چيزي موازي يک داستان اصلي جامعه را کمدي دنبال مي کند که بايد انسان ها وظيفه باشند، حالا اگر شد شخصيت نمايشي باشند ايجاد جلب نظر کنند، ايجاد محبت کنند، وقتي عصباني مي شوند بلافاصله بعدش هم خوشحال بشوند. اين يکي از خصوصيات شخصيت نمايشي است. اينها آن روانشناسي شخصيتي است که براي فرزاد در نظر گرفتيم.
اين صفاتي که گفتيد گاهي با رگه هايي از موذي گري همراه مي شود.
نه، قرار بود اين اتفاق بيفتد، اما الان اصلاً اين طور نيست، مهربان بودن، به دليل تکراري بودن و روزمره بودنش متاسفانه در بيان نمي گنجد اما فرزاد در رفتارش اين را نشان مي دهد. فرزاد يک فرد وظيفه شناس است و يکي از خصوصيات وظيفه شناس اين است که از مهارت هاي ديگران براي پيشرفت خودش استفاده مي کند ولي اين بد نيست. فرزاد يک جوان ايراني است که دوست دارد پيشرفت کند.
شخصيت فرزاد در واقع حاصل همفکري و گفت وگوي شما با سروش صحت بوده، درست است؟
بله، از قبل از عيد که قرار بود من به گروه ملحق بشوم و فکر مي کنم جزء نفرات اول بودم که قرارداد بستم، بر همين اساس تکنيک روانشناسي شخصيت آمديم جلو. من کار کمدي نکرده بودم اما با سروش درباره ويژگي هاي اين شخصيت صحبت کردم و بعد از اينکه سروش درباره شخصيت و تعريفش از شخصيت فرزاد صحبت کرد من حتي از او خواستم بگذارد من نمودارم را بکشم. وقتي نمودار شخصيتي ام را درآوردم سوالات را جواب دادم. نمودار که عرض مي کنم واقعاً نمودار است. مثل نمودار اقتصاد، هيچ فرقي هم نمي کند، هنر يک بخشش علم است. آن نمودار که کشيده شد آن افقي و عمودي که در شخصيت پيدا کرديم آن فرزادي که مد نظر ايشان بود با تحليلي که داشتيم خوشبختانه به توافق رسيديم.
يعني الان شخصيت فرزاد همان طوري که مي خواستيد از کار درآمده؟
بله، من تلاش خودم را مي کنم، بيشترش زحمات خود سروش است، معمولاً بازيگر يک برگ کوچک از يک درخت است، همه عوامل زحمت مي کشند و هرپلاني که مي گيرم ثمره زحمات يک گروه است و هدايت کننده اين گروه آقاي صحت است که به او تبريک مي گويم.
بازيگران مجموعه چارخونه اغلب بازي هايي را که در مجموعه هاي طنز قبلي داشتند تکرار مي کنند، اما نقش شما در مجموعه خوب ديده مي شود، اگر يک مجموعه طنز ديگري کار کنيد ممکن است اين اتفاق براي شما هم بيفتد؟
خواهش مي کنم کلمه تکرار را در مورد بچه ها به کار نبريد بگوييد استفاده از مهارت هاي قبلي فيزيکي شان. اين کلمه متاسفانه ايجاد عبث بودن مي کند. کلمه تکرار با روزمرگي است. اول اين اصل را بپذيريم همه ما اين روزمرگي را داريم نمي توانيم توقع داشته باشيم از اردلان تکنيکي را که مخاطب از آن خوشش آمده کنار بگذارد و چيز تازه يي را براي ارائه کشف کند. معمولاً بچه ها از مقبوليت مردم استفاده مي کنند و اکثر آنها بسيار پرتوان هستند. چون بچه ها را دوست دارم و به آنها احترام مي گذارم. وقتي ديدم يکي، دو تا اين نقد را نوشتند نپذيرفتم. ما در اين کار شخصيت ها را براساس روانشناسي اجتماعي و روانشناسي شخصيت پيش مي بريم و اگر اين روانشناسي شخصيت ادامه پيدا کند همان طور که با آقاي صحت صحبت کرديم و براي قسمت هاي بعدي قرار است اين سوال شناسي را دنبال کنيم.
باز هم مجموعه طنز کار مي کنيد؟
اگر دوباره بخواهم کار کمدي انجام بدهم دوست دارم به ادبياتش نزديک بشوم، اين کار بسيار سختي است من مي دانم بچه هاي نويسنده کار سختي دارند و بازيگرها بايد کمک کنند. يک تکنيک بازيگري براي تحليل روانشناسي شخصيت لازم است.
منبع: اعتماد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر