گفتگو با اردلان شجاع كاوه بازيگر تئاتر، تلويزيون و سينما
با بازيگري به مردم خدمت مي كنم
سايت خبري سيما فيلم: اردلان شجاع كاوه بازيگري است كه سالهاست كار مي كند و فقط هم بازيگري. مي گويد از شش سالگي روي صحنه تئاتر بوده و حالا در 46 سالگي امانتدار قريب به چهل سال بازيگري است. در آثار متفاوت و بسياري ايفاي نقش كرده و تجربه حضورش در عرصه بازيگري فقط به تئاتر ختم نمي شود و سالهاست در سينما و تلويزيون هم حضور دارد. بازيگري براي شجاع كاوه بسيار جدي است و به همين دليل او اين رشته را به صورت آكادميك هم دنبال كرده است.
شجاع كاوه در سريال «حضرت يوسف(ع)» هم نقش آفريني كرده كه هنوز پخش نشده است. در حال حاضر از او نقشي متفاوت در شبكه سوم سيما با مجموعه شبانه «چارخونه» مي بينيم. با او در خصوص بازيگري سخن گفتيم و او هم سعي كرد صريح به سوالات ما پاسخ دهد.
سير بازيگري شما چگونه بود و چه شد كه از «بايكوت» به «چارخونه» رسيديد؟
پانزده سال قبل از اين كه در بايكوت ـ كه اولين فيلم سينمايي ام بود ـ بازي كنم، روي صحنه تئاتر بودم يعني از كودكي روي صحنه بودم و در طول اين سالها مشغول تحصيل و كار بودم و از بايكوت تا حالا 23 سال بر من گذشته است. در طول اين سال ها امانتدار نزديك به 40 سال خدمت در عرصه هنر هستم و مردم بار اين امانت را به دوش من گذاشتند و سعي مي كنم در حفظ اين امانت كوشا باشم. بخشي از اين امانت به حرفه تبديل شده كه نتيجه آن بيش از 50 اثر تصويري است. در هفت سال اول كارم، فعاليتم در سينما متمركز بود و بعد از آن به تلويزيون آمدم. پس از آن از هر پنج، شش كاري كه براي تلويزيون كردم، در يك اثر سينمايي هم حضور داشتم ولي الان حدود چهار سال است كه در سينما حضور ندارم. تلويزيون پراز مخاطب، انديشه و نظر است. اگر در اين عرصه حضور داشته ام به اين دليل بوده كه خواسته اند و اين خواسته به مرور زمان شكل گرفته است. اگر در كار طنز حضور پيدا مي كنم، خواسته مردم است و من با بازيگري خدمت مي كنم.
در گذشته كارهاي طنز به شكل امروزي جريان نداشت؟
آن زمان هم همه نوع فيلمي كار مي شد. آن زمان فيلم گذرگاه كار شد، فيلم بايكوت هم كار شد و مخاطباني كه به سينما نزديك مي شدند، همزمان از آثار كمدي و جدي استقبال مي كردند. ضمن اين كه مردم هميشه دوست داشتند كار طنز هم ببينند. كافي است به گذشته برگرديم، بعد مي توانيم با نگاه بهتري به آينده نگاه كنيم.
اگر چه در نقش هاي طنز قبلاً شما را ديده بوديم، اما بيشتر ايفاگر نقش هاي جدي بوده ايد. تجربه سريال هاي 90 قسمتي طنز چگونه است؟
اين مجموعه ها ويژگي هاي خاص خودش را دارد. از آنجا كه مخاطبان زيادي دارد، توليد چنين برنامه هايي تأثيرگذار است. ضمن اين كه مردم با اين گونه آثار كمدي راحت تر كنار مي آيند و خانواده هاي ايراني راحت آن را مي پذيرند و به همين دليل راحت تر هم انتقادها را قبول مي كنند.
خودتان علاقه داريد در چنين كارهايي حضور پيدا كنيد؟
من كه در اين مجموعه كار خاصي انجام نمي دهم و بيشتر كارها برعهده همكاراني است كه سابقه كار طنز دارند. من هم سعي مي كنم لحظه اي را كه قرار است ايجاد شود، با همراهي ساير بازيگران شكل بدهم.
بعضي از بازيگران بعد از سالها كار در تلويزيون و سينما و ايفاي نقش هاي متفاوت، وقتي وارد عرصه طنز شدند، قابليت هاي ديگري از خود بروز دادند كه قبلاً ديده نشده بود.
بله؛ عرصه بازي همين است، فقط نبايد يك نكته را فراموش كرد و آن هم اين كه مهارت هاي فيزيكي بايد تمرين شود و در كنار آن از انديشه هم استفاده كرد به ويژه اين كه چگونه به ارائه نقش فكر كنيم. اما اين نكته كه چقدر بتوانيم اين كار را ادامه دهيم، مهم است. در ده، دوازده سال اول كارم در نقش هاي مثبت بازي مي كردم و به مرور زمان انديشه اي كه در كارم از آن استفاده كردم، باعث شد تا نقش هاي منفي هم بازي كنم. نقش هايي كه به ظاهر منفي بودند، اما نوع ارائه نگاه افراد به نقش ها متفاوت بود. نقش هاي منفي اي كه ايفاء كردم، به خانواده تكيه داشت، يعني نكات مثبتي را هم در پي داشت. اگر قرار باشد در نقش هاي طنز وكمدي بازي كنم بايد به دنبال وجه جديدي در نقش باشم وشخصيت تازه اي نمايش دهم. خدا را شاكرم كه در طول اين سال ها با ارائه نقش هايي كه به من محول شده، سعي كردم اين شخصيت ها را طوري نمايش دهم كه در حد ذائقه و شعور مخاطب باشد و همين كه مردم مرا به عنوان بازيگر قبول دارند؛ براي من كمال افتخار است.
شما در تئاتر، تلويزيون و سينما حضور داشتيد. تحليل شما از بازيگري در اين سه عرصه چيست؟
كار در تئاتر به تعمق و حوصله در اجرا نياز دارد و از سه منظر مي توان به اين مسأله نگاه كرد. منظر اول مهارت فيزيكي است، وجه ديگر تعمق و در مرحله بعدي، مرتبه حسي است كه براي بازيگر ايجاد مي شود. اين به دليل حس تعصب نسبت به تئاتر نيست و فقط به اين خاطر است كه در تلويزيون و سينما اين سه منظر كمتر وجود دارد. در تئاتر مي توان در 30 شب، يك نمايش را 30 بار روايت كرد.اما در سينما يا تلويزيون سرعت خيلي مهم است. و در مرحله نهايي بايد يكي از اجراها، انتخاب مي شود و بعد از ضبط نمي توان از اين اتفاق فرار كرد؛ در تئاتر مي توان بر اين اوقات تكيه و تمعق كرد و بازيگر مي تواند هر روز و هر لحظه را كشف كند.
آيا مجموعه هاي 90 قسمتي هم داراي چنين تجربه اي هستند؟
بله؛ يكي از مختصات كار 90 شبي اين است كه به دليل مهارت هاي فيزيكي و انديشه اي كه در اين نوع كارهاست يك خط داستاني پيگيري مي شود و برخلاف ساير كارها، هر روز اتفاق مي افتد. همين خصوصيت باعث مي شود كه كارهاي 90 قسمتي داراي يك سري مختصات تئاتر باشد و يك سري مختصات سينما يا تلويزيون را به همراه داشته باشد. معتقدم يكي از ويژگي هاي خوب اجراهاي هر شب ارائه پيام به مخاطب و برقراري ارتباط است.
با توجه به سختي هاي سريال هاي 90 قسمتي آيا دوست داريد در اين كارها باز هم حضور داشته باشيد؟
در شرايط خاص بله. هر چند حضور در چنين كارهايي سخت است؛ اما تحمل برخي سختي ها با خود آرامش به همراه مي آورد. حضور در چنين كارهايي آزمون و خطاست و بايد با افزايش اين گونه مجموعه ها به گسترش طيف مخاطب دست پيدا كنيم. واقعاً نمي دانم كه بعداً چه اتفاقي مي افتد.
تاريخ انتشار:13/5/1386
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر