۱۳۸۸/۰۶/۰۳

مصاحبه 1



بازيگر توانمند تئاتر، سينما و تلويزيون: هنرمندان سراغ سوژه هايي بروند که درد مردم را مطرح مي کند




اشاره: اردلان شجاع کاوه از دوران کودکي به عرصه بازيگري علاقمند شد و از همان دوران به بازيگري پرداخت و با حضور در تئاترهاي دوران دبيرستان، استعداد درخشان خود را به منصه ظهور رساند.
در دوران خدمت با پيوستن به گروههاي تئاتري استان اصفهان به تجربيات مفيدي دست يافت و در اين عرصه گامهاي ارزنده اي برداشت. پس از موفقيت در کنکور و پذيرش در دانشکده هنرهاي دراماتيک، فعاليتش وسيع تر شد و با بازي در چند فيلم سينمايي و مجموعه تلويزيوني و تئاترهاي حرفه اي، مورد توجه بسياري از کارگردانان و تهيه کنندگان قرار گرفت و هم اينک نيز ضمن اشتغال به تدريس، همچنان مصمم و استوار در امر بازيگري، تلاش مستمري دارد. اردلان شجاع کاوه با بهره مندي از صدايي گيرا و اندامي انعطاف پذير چهره اي شاخص، کم کار اما گزيده کار است و همين امر محبوبيت او را صدچندان کرده است. مطالبي که در پي مي آيد حاصل گفتگوي يکساعته اي است که دردفتر روزنامه با وي انجام شده است:



وضعيت تئاتر را چگونه مي بينيد؟


در سال هاي گذشته و دور، تعداد کمتري در اين زمينه فعاليت مي کردند و در شهرهاي بزرگي چون تهران فعاليت گسترده تر بود. در شهرستان ها اصلا تئاتري وجود نداشت و اگر هم تعدادي از جوانان عاشق اين عرصه فعاليت مي کردند با محدوديت هاي شديدي مواجه بودند. برنامه ريزي ها آن طور که بايد، منسجم نبود ولي تعدادي انگشت شمار در مراکز استانها فعاليت مي کردند و با هزينه هاي شخصي به اجراي تئاتر مي پرداختند، اما با گذشت زمان و با تشکيل انجمن هاي نمايش شهرستانها، کم کم اين گونه فعاليتها انسجام يافتند و با حمايت هاي مرکز هنرهاي نمايشي، تئاترهاي ارزشمندي را در شهرستانها و حتي در تهران به اجرا درآوردند. در حال حاضر تئاتر کشور رو به رشد است و اين رشد ناشي از فعاليت مستمر جواناني است که هم اکنون به ميانسالي و يا پيري رسيده اند. مسئولان و هنرمندان در اين برهه از زمان بايد جوانان را دريابند و با درايت و ظرافت خاصي آنان را هدايت نمايند و به نوع خدمتي که مي کنند، ارج نهند و بستر فعاليتشان را هموار کنند.


هدايت جوانان چگونه بايد انجام شود؟



اين مورد يکي از وظايف مديريت هنري است. مديريت هنري بايد همه مشاغل هنري را بشناسد و اشراف کا مل بر همه هنرها داشته باشد. يک مدير هنري توانمند کسي است که ضمن آشنايي با تئاتر و سينما، از شاخه هاي ديگر هنري نيز آگاه باشد، موسيقي را بشناسد، از نقاشي حظ وافي و کافي ببرد. در اين صورت است که مدير هنري مي تواند به جوانان راه را نشان دهد و آنان را از گرايش به راههاي انحرافي بازدارد. مدير هنري که از هنر تهي باشد، هرگز نمي تواند جريان هنري کشور را در مسيري درست هدايت نمايد و در راستاي هدايت جوانان گام بردارد. رها کردن جوانان در مسير پرسنگلاخ هنر، کار بسيار خطرناکي است و چه بسا که آنان را به سمت و سوي کاذب بکشاند و هدف اصلي هنر را که همان تعالي و کمال انسان است، از جوانان بازستاند.
فعاليت هاي ما در آينده، مورد قضاوت قرار خواهد گرفت، بنابراين بايد کاري کنيم که نسبت به آيندگان شرمگين و شرمسار نگرديم.


آيا شما موافق امر نظارت هستيد؟



نظارت به چه صورتي؟ اگر نظارت به گونه اي باشد که به بايدها و نبايدها بپردازد، راه به جايي نخواهد برد، نظارت بايد توسط افرادي که در عرصه هنر چه تئاتر و چه سينما و يا . . . استخوان خرد کرده باشند، انجام گيرد. نظارت بايد توامان با راهنمايي و ارشاد باشد.
موانع و قدرت هاي بازدارنده در امر نظارت بايد کنار گذاشته شوند و با ظرافت و درايت و تعقل خاصي به اين مقوله نگريسته شود.


موسسات و آموزشگاههايي در زمينه بازيگري فعاليت دارند، آيا نظارتي بر نحوه کارآنها وجود دارد؟



متاسفانه نظارتي نمي بينم،در چنين مراکزي افرادي به امر تدريس مشغولند که شايد صلاحيت ا ينکار را ندارند؟ جواني که با بازي در يک يا دوفيلم و يا تئاتر به موفقيتي رسيده، آيا توانايي آموزش دارد؟ مقوله آموزش يکي از مقولاتي است که مي تواند در هدايت جوانان نقشي اساسي ايفا نمايد و چنين موسساتي بايد از وجود پيشکسوتان و فعالان خوش نام بهره جويند، نه اينکه به خاطر جذابيت هاي کاذب از وجود جوانان عرصه تئاتر و سينما، استفاده کنند!
گزينه آموزش، گزينه مهمي است و کساني که در اين عرصه ساليان متمادي فعاليت کرده اند، ارجح ترند.


عرضه و تقاضا چگونه است؟



در امر اقتصاد، عرصه و تقاضا، شاکله کارهاست. در زمينه هنر نيز چنين پديده اي وجود دارد. تا تقاضاي هنري نباشد، عرضه اي هم نخواهد بود. زماني که تقاضا وجود دارد، عرضه هم به طور طبيعي بايد وجود داشته باشد. دو مقوله عرضه و تقاضا، ارتباطي مستقيم با يکديگر دارند، البته در عرضه کالاهاي فرهنگي بايد وسواس و دقت و هوشياري لازم را به کار برد. توليدکنندگان عرضه کالاهاي فرهنگي نبايد به تقاضاهاي کاذب و مقطعي مردم پاسخ مثبت دهند. در مباحث فرهنگي، هر تقاضاي کاذبي اگر با عرضه کالاي هنري کاذبي همراه شود، صدمات جبران ناپذيري به جامعه خواهد زد. بايد با مقوله عرضه و تقاضا، با حساسيت هاي ويژه اي برخورد کرد. فکر مي کنم اين کار همچون عبور از پل صراط است و حتي سخت تر و شکننده تر، بايد هوشيار بود و از توليد هر کالاي هنري که مغاير با ارزش ها و اعتقادات ديرينه مردم است، خودداري کرد.


براي جذب بيشتر مخاطبان به سمت تئاتر و سينما چه پيشنهاد و راهکاري ارائه مي دهيد؟



هنرمندان سراغ سوژه هايي بروند که درد مردم را مطرح مي کند.
صحنه هاي تئاتر و سالن هاي سينما ، تريبون مناسبي براي مردم باشد تا در آن مکانها، دردها و مشکلات و معضلات خود را ببينند. هنرمندان بايد به گونه اي عمل کنند که ضمن ارائه دردها و غم ها، شادي ها را نيز بازگويند و راه حلهاي مقابله با مشکلات را مطرح نمايند.
تئاتر بايد آئينه زندگي باشد، زندگي واقعي مردم را منعکس کند. سينما به مقولاتي بپردازد که ملموس با زندگي مردم باشد، متاسفانه در سالهاي اخير، هم در سينما و هم در تئاتر، مسائلي مطرح مي شود که هيچ ارتباطي با زندگي واقعي مردم ندارد و همين امر مخاطبان را از سالنهاي تئاتر و سينما دور کرده است.
تشکيل شوراي صنفي هنرمندان مي تواند دوستان هنرمند را دلگرم نمايد. حمايت همه جانبه مسئولين هنري از چنين شوراهايي، در ايجاد انگيزه نقشي اساسي خواهد داشت و به طور طبيعي هنرمندان عرصه تئاتر و سينما، وقتي از پشتيباني مالي دولتي برخودار باشند کالاهاي هنري ارزشمندي را عرضه خواهند کرد. متاسفانه بسياري از کارگردانها در اين عرصه قصور مي ورزند و علتش را بايد در حمايت سرمايه داران بخش خصوصي جستجو کرد.



منبع :رسالت




هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر